نماز باران چگونه خوانده می شود

چگونه برای نجات از خشکسالی نماز باران بخوانیم؟

وقتی رحمت الهی (باران ) قطع شود و چشمه ها و قنات ها بخشکد و کمبود آب پدید آید، برای نزول رحمت الهی و آمدن باران ، نماز می خوانند. نام این نماز، نماز استسقاء یا نماز باران است . 

این نیز، یک درس توحیدی و توجّه دادن به قدرت و رحمت الهی است ، زیرا در خشکسالی و قحطی و بی آبی ، از دست هیچکس ، کاری برنمی آید، تنها خداست که می تواند با فرستادن ابرهای باران زا، رحمت خویش را بر سر مردم بگسترد.

 

نماز باران از جمله نمازهای مستحبی است که در طلب باران و به هنگام خشکسالی و کم شدن سفره های آبی خوانده می شود. این نماز مانند نماز اعیاد (فطر و قربان) به جماعت و فُرادی خوانده می شود.

 

نماز باران چگونه است؟

خواندن این نماز وقتی مستحب است که نهر ها خشک شود و باران نبارد و آسمان از ریختن بارانش بخل بورزد به جهت شیوع گناهان و کفران نعمت های خدا و ندادن حق مردم و کم فروشی و خیانت در کیل و وزن و ظلم و نیرنگ زدن و ترک امر به معروف و نهی از منکر و ندادن زکات و حکم کردن بر خلاف آن چه خدا نازل کرده و گناهانی دیگر نظیر این ها، گناهانی که خشم و سخط پروردگار را برمی انگیزد و از آمدن باران جلوگیری می نماید همانطور که در روایات آمده است؛ و کیفیت آن نظیر کیفیت نماز عید دو رکعت است که به جماعت برگزار می شود و فرادی خواندنش نیز بامید اینکه مستحب باشد اشکالی ندارد.

 

در نماز باران بعد از حمد و سوره رکعت اول پنج بار تکبیر می گوید و بعد از هر تکبیر قنوت می گیرد و در رکعت دوم بعد از حمد وسوره چهار تکبیر و بعد از هر تکبیر یک قنوت انجام می دهد و در قنوت های نماز باران هر دعائی که بخواند کافی است البته بهتر آن است که قنوت ها مشتمل بر طلب باران باشد از خدای رحمان و عطوف طلب کند که عطوفت و رحمتش را شامل او و مردم او بسازد و درهای آسمان را برحمت و باران خود بگشاید و قبل از دعاء در هر قنوت نخست بر محمد صلی الله علیه وآله و آل او علیهم الصلوة و السلام درود بفرستد و مستحبات این نماز چند چیز است.

 

 

برای مطالعه ی ادامه مطلب کلیک کنید


قبولی نماز

نماز صحیح خواندن، یک مرحله است.

 

نماز مقبول خواندن مرحله ای بالاتر می باشد.

 

ممکن است انسان نماز و عبادتهای خود را به جا آورد ولی به خاطر نقص و ضعف هایی که دارد،در پیشگاه خداوند پذیرفته نشود.

 

ممکن است شاگردی نمره خوب بگیرد، ولی اخلاق و وضع او مورد رضایت خاطر آموزگار نباشد.

 

پس ملاک در ارزش بیشتر نماز قبولی آن است.

 

باید کوشید نمازی پسندیده به آستان خدا تحویل داد.

 

امام علی علیه السلام فرمودند:

 

" کُونُوا عَلَى قَبُولِ الْعَمَلِ أَشَدَّ عِنَایَةً مِنْکُمْ عَلَى الْعَمَلِ" (بحار الانوار،ج 71،ص 173)

 

"بیش از خود عمل ، به قبولی آن عنایت و توجه داشته باشید.

 

 

 

 

شرایط قبولی عبادات:

?قبولی عبادات چه شرایطی دارد:

 

1.   ایمان

 

اولین شرط قبولی نماز، آنست که همراه با ایمان و اعتقاد به خدا و دین او باشد.اگر کسی عمری هم به نماز و عبادات بگذراند ولی در دل اعتقاد به آن نداشته باشد، نمازش مقبول نیست. نه تنها در نماز، بلکه در مورد هر کار نیک هم، ایمان شرط است و اعمال صالح از کفار که به خدا ایمان ندارند، بی ارزش و بی پاداش است.

 

 

 

2.   ولایت

 

کارهای عبادی را خداوند از کسی می پذیرد که نسبت به خدا و پیامبر و پیشوایان معصوم، حالت پذیرش اطاعت، مودت و محبت داشته باشد و آنان را پیشوایان خود بشناسد و فرمانبردار آنان باشد.عبادت بی ولایت هم پذیرفته نیست.

 

امام صادق علیه السلام فرموده است:

 

"...من لم یتولنا لم یرفع اللّه له عملا"

 

"هرکس ولایت ما را نداشته باشد و رهبری ما را نپذیر، خداوند هیچ کاری را از او بالا نمی برد و نمی پذیرد."

 

روشن است که دین داری دور از اهل بیت و عبادت های بی اعتقاد به رهبری معصومین چاره ساز نیست و گاهی هم به گمراهی کشیده می شود.

 

ولایت ، پذیرش خط رهبری صحیح است که در پیشوایان آسمانی و الهی مجسم می شود.

 

 

 

3.   تقوا

 

تقوا یعنی خدا ترسی،پرهیز از گناه.

 

آنکه ترک محرمات نکند و بی تقوا باشد، عبادات او هم او را به جایی نمی رساند.آنکه دزدی کند و به بیچارگان انفاق کند یا آنکه جهاد کند ولی مال مردم را هم تصرف کند،پاداشی از آن انفاق و جهاد نمی برد.

 

نماز هم به عنوان عبادت، وقتی در درگاه خدا پذیرفته می شود که همراه با تقوا باشد.خداوند، نماز انسانهای معصیت کار و بی بند و بار را نمی پذیرد.

 

خودش فرموده است:

 

"إِنَّما یَتَقَبَّلُ اللَّهُ مِنَ الْمُتَّقِین"  (مائده،27)

 

"خداوند فقط از اهل تقوا می پذیرد"

 

 

برای مطالعه ی ادامه مطلب کلیک کنید


دستورات خداوند پیرامون مساجد(2):

اهمیت آباد بودن مساجد:

?"إِنَّمَا یَعْمُرُ مَسَاجِدَ اللَّهِ مَنْ آمَنَ بِاللَّهِ وَالْیَوْمِ الْآخِرِ وَأَقَامَ الصَّلَاةَ وَآتَى الزَّکَاةَ وَلَمْ یَخْشَ إِلَّا اللَّهَ فَعَسَى أُولَئِکَ أَنْ یَکُونُوا مِنَ الْمُهْتَدِینَ" 

 

مساجد خدا را تنها کسی آباد می کند که ایمان به خدا و روز قیامت آورده و نماز را بر پا دارد و زکات را بپردازد و جز از خدا نترسد؛ امید است چنین گروهی از هدایت یافتگان باشند.  (سوره توبه/آیه 18) 

 

درباره اهمیت ساخت و آباد کردن مسجد احادیث فراوانی نقل شده است که اهمیت فوق العاده این کار را نشان می دهد. از پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله و سلم نقل شده است: 

 

 "کسی که چراغی در مسجدی برافروزد، فرشتگان و حمل کنندگان عرش الهی، مادام که نور آن چراغ در مسجد می تابد، برای او استغفار می کنند." 

 

امروزه اما آنچه بیشتر اهمیت دارد، عمران و آبادانی بیشتر مساجد است و به تعبیر دیگر، بیش از آنکه به ساختن مسجد اهمیت می دهیم، باید برای ساختن افرادی اهمیت بدهیم که اهل مسجد و پاسداران مسجد و حافظان آن باشند. 

 

مسجد باید کانونی باشد برای هرگونه حرکت و جنبش سازنده اسلامی در زمینه آگاهی و بیداری مردم و پاکسازی محیط و آماده کردن مسلمانان برای دفاع از میراث های اسلام. به ویژه باید توجه داشت که مسجد کانونی برای نوجوانان و جوانان با ایمان گردد و نه مرکزی فقط برای تجمع بازنشستگان و از کار افتادگان.

 

 

مسجد ضرار یا لانه جاسوسی:

?"وَ الَّذینَ اتَّخَذُوا مَسْجِداً ضِراراً وَ کُفْراً وَ تَفْریقاً بَیْنَ الْمُؤْمِنینَ وَ إِرْصاداً لِمَنْ حارَبَ اللَّهَ وَ رَسُولَهُ مِنْ قَبْلُ وَ لَیَحْلِفُنَّ إِنْ أَرَدْنا إِلاَّ الْحُسْنی‏ وَ اللَّهُ یَشْهَدُ إِنَّهُمْ لَکاذِبُونَ"

 

گروهی دیگر از آنها کسانی هستند که مسجدی ساختند برای زیان رساندن به مسلمانان و تقویت کفر، و تفرقه افکنی میان مؤمنان و کمینگاه برای کسی که از پیش با خدا و پیامبرش مبارزه کرده بود؛ آنها سوگند یاد می کنند که : "جز نیکی و خدمت نظری نداشته ایم". اما خداوند گواهی می دهد که آنها دروغگو هستند.  (سوره توبه/آیه 107) 

 

نقل شده که گروهی از طایفه  "بنی عمرو بن عوف" در سرزمین قبا _در نزدیکی مدینه_ مسجدی را ساختند و از پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله و سلم تقاضا کردند که در آن نماز گزارد و با حضور خود آن مسجد را متبرک کند. پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله و سلم نیز به آنجا تشریف بردند و در آن نماز گزاردند.

 

پس از این ماجرا گروهی از طایفه "بنی غنم بن عوف" _که از منافقان بودند_ به بنا کنندگان مسجد قبا حسد ورزیدند و با خود گفتند که در مقابل مسجد قبا مسجدی می سازیم و در آن نماز می گزاریم و در جماعت محمد صلی الله علیه و آله و سلم حاضر نمی شویم. علاوه بر این منافقین با این کار می خواستند پایگاهی برای "ابوعامر راهب" فراهم کنند. او قبل از جاهلیت، خود را راهب مسیحی معرفی کرده بود و هنگامی که پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله و سلم به مدینه آمدند، به او حسد ورزید و علیه پیامبر گروه هایی را تشکیل داد، سپس به مکه فرار کرد و پس از فتح مکه به طائف گریخت و پس از اسلام آوردن اهل طائف به شام متواری شد.سپس به سمت روم حرکت کرد تا علیه پیامبر از قیصر روم تقاضای کمک کند. در این زمان به منافقین مدینه پیغام داد که خود را برای جنگ با پیامبر آماده کنند و مسجدی بنا کنند و منتظر او و سپاه روم باشند. البته مرگ به او امان نداد و قبل از رسیدن به پادشاه روم مرد!! 

 

به هرحال منافقان این مسجد را بنا کردند و از پیامبر خواستند که در ان نماز گزارد. پیامبر به انها وعده داد که پس از بازگشت از تبوک، در آن نماز خواهد گزارد؛ اما پس از بازگشت، خداوند با این آیات پیامبر را از فتنه منافقان باخبر کرد و به مسلمانان دستور داد که ان مسجد را خراب کنند و بسوزانند و آن را محله زباله قرار دهند.

 

 

 

برای مطالعه ی ادامه مطلب کلیک کنید