آثار فردی و اجتماعی حجاب

عادی شدن حجاب :

?برای افرادی این سؤال پیش می آید که در قرن بیست و یکم و در کشورهای اروپایی نداشتن حجاب امری عادی است و کسی به افراد بی حجاب نگاه نمی کند ،چرا در جامعه اسلامی ایران عده ای جلوی این امر را میگیرند؟ عادی شدن گناه دلیل بر شرعی بودن و ارزش بودن آن نیست،برای مثال عادی شدن اعتیاد در جامعه،دروغ گفتن،نمره پایین گرفتن در مدرسه و... ارزش نیست،نداشتن حجاب هم به ارزش فرد چیزی اضافه نمی کند. ضمن اینکه دنیای غرب با حذف حجاب جلوی فساد را نگرفته است،بلکه در فساد تنوع ایجاد کرده است.یعنی نوع فساد جنسی ارتقا پیدا کرده است.شاید نگاه به فرد بی حجاب عادی شده باشد،اما دامنه گناه جنسی افزایش یافته است.

 

 

آثارحجاب:

سه اثر در حجاب وجود دارد: 

 

1.اثر فردی 2.اثر خانوادگی 3.اثراجتماعی 

 

اثر فردی آرامش است،بانویی که حجاب دارد ،آرامش روحی دارد،به این موضوع واقف است که تعلق به خود دارد،و نگاه کسی به دنبال او نیست،میداند که گناه اجتماعی نمی کند،می داند باعث تحریک دیگران نمی شود. 

 

اثر خانوادگی حجاب استحکام بنیان خانواده است که باعث آرامش خاطر همسر و فرزندان می شود،همسر اطمینان و آرامش دارد که در نبود او بانویش به او تعلق دارد و در نبود او زیبایی هایش را تقسیم نکرده است. 

 

اثر اجتماعی حجاب سلامت جامعه است،فساد و فحشا در جامعه کم می شود.

 

 

 

غفلت و شناخت دوست و دشمن:

?بزرگترین خطر برای انسان غفلت است،غفلت از خدا،غفلت از معاد،غفلت از جوانی،غفلت از استعداد،غفلت از ارزشها،غفلت از کرامت ها،غفلت از دوستان و جامعه،غفلت از محرومین،غفلت از توطئه ها. بزرگترین خطر برای انسان این است که انسان غافل باشد،هرچیز و هرکس ما را غافل کند،ما را به خطر نزدیک کرده و هرکس ما را هشدار دهد و ما را از غفلت بیرون آورد،دوست واقعی ماست. 

 

دوست اول ما خداوند است که به ما هستی داد و به ما عقل و فکر داد،ما را هدایت کرد،قدرت تشخیص و انتخاب داد،طبیعت را تسخیر ما کرد و هم اوست که کار نیکوی ما را چند برابر می خرد،عبادت را ده برابر پاداش می دهد ولی گناه را یکی محسوب میکند. 

 

دوست دوم ما پیغمبر عزیزمان است که با بوسیدن دست دخترش فاطمه زهرا سلام الله علیها در عصری که دختران را زنده به گور میکردند،به زنان مقام و ارزش داد،برای زن حق مالکیت،حق رأی دادن،حق تحصیل،حق انتخاب همسر،حق نظارت بر همه امور یعنی حق امر به معروف و نهی از منکر قرار داد و زن را مثل مرد برای رسیدن به همه کمالات شایسته دانست.

 

دوست سوم ما رزمندگان و شهدایی هستند که با قبول جراحتها،اسارت،شهادت،بی خوابی ها در مرزها و جاده ها و شهرها و روستاها،کشور را امن ساختند تا ما هرشب در منزل به راحتی استراحت کنیم. 

 

دشمن ما کیست؟ دشمن ما شیطان است که با وسوسه خود آدم و حوا را فریب داد و آنان را به کاری وادار کرد که موجب کنار رفتن پوشش بهشتی آنان گردید.

 

آری برهنگی اولین برنامه شیطان و اولین نتیجه عصیان انسان بود.برهنگی سیلی الهی است که اولین سیلی را آدم و حوا خوردند. دشمن ما تفکری است که زن را برای هوس بازی و تفنن و کامیابی می خواهد،تصویر او را وسیله تبلیغات اجناس خود قرار می دهد.

 

 

 

برای مطالعه ی ادامه مطلب کلیک کنید 


نماز آیات

مسأله 1470 ـ نماز آیات که دستور آن بعداً گفته خواهد شد به واسطه سه مورد واجب می‌شود:

اوّل: کسوف (خورشید گرفتگی).

دوّم: خسوف (ماه گرفتگی).

و در این دو مورد هر چند مقدار گرفتگی کم باشد و کسی هم از آن نترسد نماز آیات واجب است.

سوّم: زلزله ـ بنا بر احتیاط واجب ـ اگرچه کسی هم نترسد.

و اما در رعد و برق، و بادهای سیاه و سرخ، و مانند اینها از آیات آسمانی در صورتی که بیشتر مردم بترسند، و همچنین در حوادث زمینی مانند فرو رفتن زمین، و افتادن کوه که موجب ترس اکثر مردم شود ـ بنا بر احتیاط مستحب ـ نماز آیات ترک نشود.

 

مسأله 1471 ـ اگر از چیزهایی که نماز آیات برای آنها واجب است بیشتر از یکی اتفاق بیفتد، انسان باید برای هر یک از آنها یک نماز آیات بخواند، مثلاً اگر خورشید بگیرد، و زلزله هم بشود، باید دو نماز آیات بخواند.

 

مسأله 1472 ـ کسی که قضای چند نماز آیات بر او واجب است چه همه آنها برای یک چیز بر او واجب شده باشد، مثلاً سه مرتبه خورشید گرفته و نماز آنها را نخوانده است، چه برای چند چیز باشد، مثلاً برای خورشید گرفتگی، و ماه گرفتگی، و زلزله، نمازهایی بر او واجب شده باشد، موقعی که قضای آنها را میخواند، لازم نیست معین کند که برای کدام یک از آنها است.

 

مسأله 1473 ـ چیزهایی که نماز آیات برای آنها واجب است، در هر جایی اتفاق بیفتد و احساس شود، فقط مردم همانجا باید نماز آیات بخوانند، و بر مردم جاهای دیگر واجب نیست.

 

مسأله 1474 ـ وقت شروع در نماز آیات برای کسوف و خسوف، موقعی است که خورشید یا ماه شروع به گرفتن میکند، و تا زمانی که به حالت طبیعی برنگشته ادامه دارد (اگرچه بهتر آن است که به‌قدری تأخیر نیندازند که شروع به باز شدن کند)، ولی تمام کردن نماز آیات را می‌توان تا بعد از باز شدن خورشید، یا ماه تأخیر انداخت.

 

مسأله 1475 ـ اگر خواندن نماز آیات را به ‌قدری تأخیر بیندازد که خورشید یا ماه شروع به باز شدن کند، نیت ادا مانعی ندارد، ولی بعد از باز شدن تمام آن، نماز قضا می‌شود.

 

مسأله 1476 ـ اگر مدت گرفتن خورشید یا ماه، به‌اندازه خواندن یک رکعت نماز یا کمتر باشد، نمازی که میخواند ادا است، و همچنین است اگر مدت گرفتن آنها بیشتر باشد. ولی انسان نماز را نخواند تا به‌اندازه خواندن یک رکعت یا کمتر به آخر وقت آن مانده باشد، در این صورت نماز آیات واجب و اداء است.

 

مسأله 1477 ـ موقعی که رعد و برق و مانند اینها اتفاق میافتد، و بخواهد احتیاط کند اگر وقتشان وسعت داشته باشد لازم نیست نماز آیات را فوراً بخواند، و در غیر این صورت مانند زلزله باید فوراً آن را بخواند به نحوی که در نظر مردم تأخیر محسوب نشود، و اگر تأخیر کرد احتیاط مستحب آن است که بعداً بدون نیت ادا و قضا بخواند.

 

مسأله 1478 ـ اگر گرفتن خورشید یا ماه را نداند، و بعد از باز شدن بفهمد که تمام آن گرفته بوده، باید قضای نماز آیات را بخواند، ولی اگر بفهمد مقداری از آن گرفته بوده، قضا بر او واجب نیست.

 

مسأله 1479 ـ اگر عدّه‌ای بگویند که خورشید یا ماه گرفته است، چنانچه انسان از گفته آنان یقین یا اطمینان شخصی پیدا نکند و نماز آیات نخواند و بعد معلوم شود راست گفته‌اند، در صورتی که تمام خورشید یا ماه گرفته باشد، باید نماز آیات را بخواند، ولی اگر مقداری از آن گرفته باشد، خواندن نماز آیات بر او واجب نیست. و همچنین است اگر دو نفر که عادل بودن آنان معلوم نیست بگویند خورشید یا ماه گرفته، بعد معلوم شود که عادل بوده‌اند.

 

مسأله 1480 ـ اگر انسان به گفته کسانی که از روی قاعده علمی وقت گرفتن خورشید و ماه را میدانند اطمینان پیدا کند که خورشید یا ماه گرفته، باید نماز آیات را بخواند. و نیز اگر بگویند فلان وقت خورشید یا ماه میگیرد، و فلان مقدار طول میکشد و انسان به گفته آنان اطمینان پیدا کند، باید به حرف آنان عمل نماید.

 

مسأله 1481 ـ اگر بفهمد نماز آیاتی که برای خورشید گرفتگی، یا ماه گرفتگی خوانده باطل بوده است، باید دوباره بخواند، و اگر وقت گذشته قضا نماید.

 

مسأله 1482 ـ اگر در وقت نماز یومیه نماز آیات هم بر انسان واجب شود، چنانچه برای هر دو نماز وقت دارد، هرکدام را اوّل بخواند اشکال ندارد، و اگر وقت یکی از آن دو تنگ باشد، باید اوّل آن را بخواند، و اگر وقت هر دو تنگ باشد، باید اوّل نماز یومیه را بخواند.


احکام مالی که انسان آن را پیدا میکند

مسأله 2582 ـ مال گم شده اگر حیوان نباشد، و انسان آن را پیدا کند و نشانه‌ای نداشته باشد که به واسطه آن صاحبش معلوم شود، چه قیمت آن کمتر از یک درهم (12?6 نخود نقره سکه‌دار) باشد چه نباشد، می‌تواند آن را برای خود بردارد، ولی احتیاط مستحب آن است که آن را از طرف صاحبش به فقراء صدقه بدهد، و از این قبیل است پولی که علامت ندارد، ولی اگر مقدار و خصوصیت زمان و مکان علامتی برای پول باشد باید آن را اعلان کند همچنان که در مسأله بعدی خواهد آمد.

 

مسأله 2583 ـ هرگاه چیزی را که پیدا کرده نشانه‌ای دارد که به واسطه آن می‌تواند صاحبش را پیدا کند، اگرچه بداند صاحب آن کافری است که اموالش محترم است، در صورتی که قیمت آن چیز به مقدار یک درهم برسد، باید از روزی که آن را پیدا کرده تا یک سال در محل اجتماع مردم اعلان کند، و اگر قیمت آن از یک درهم کمتر باشد احتیاط واجب آن است که آن را از طرف صاحبش صدقه بدهد، و هر وقت صاحبش پیدا شد، چنانچه به صدقه دادن راضی نشود، عوض آن را به او بدهد.

 

مسأله 2584 ـ اگر انسان خودش نخواهد اعلان کند، می‌تواند به کسی که اطمینان دارد بگوید، که از طرف او اعلان نماید.

 

مسأله 2585 ـ اگر تا یک سال اعلان کند و صاحب مال پیدا نشود، در صورتی که آن مال را در غیر حرم مکه پیدا کرده باشد می‌تواند آن را برای صاحبش نگهداری کند که هر وقت پیدا شد به او بدهد، و در این مدت استفاده از آن با حفظ عین آن اشکال ندارد، و می‌تواند آن را از طرف صاحبش به فقراء صدقه بدهد، و احتیاط واجب آن است که آن را برای خود برندارد، و اگر آن مال را در حرم پیدا کرده باشد احتیاط واجب آن است که آن را به فقراء صدقه بدهد.

 

مسأله 2586 ـ اگر بعد از آنکه یک سال اعلان کرد و صاحب مال پیدا نشد، مال را برای صاحبش نگهداری کرد و از بین رفت، چنانچه در نگهداری آن کوتاهی نکرده و تعدّی یعنی زیاده‌روی هم ننموده، ضامن نیست، ولی اگر از طرف صاحبش صدقه داده باشد، صاحبش مخیر است بین آنکه به صدقه راضی شود، یا عوض مالش را مطالبه کند، و ثواب صدقه برای تصدّق کننده باشد.

 

مسأله 2587 ـ کسی که مالی را پیدا کرده، اگر عمداً به دستوری که گفته شد اعلان نکند، گذشته از اینکه معصیت کرده است، چنانچه احتمال دهد که اعلان مفید باشد باز هم واجب است اعلان کند.

 

مسأله 2588 ـ اگر دیوانه، یا بچه نابالغ چیزی را پیدا کند که نشانه‌دار باشد و قیمت آن به مقدار یک درهم برسد، ولیّ او می‌تواند اعلان نماید ـ بلکه واجب است که اعلان نماید اگر آن چیز را از بچه یا دیوانه گرفته باشد ـ و اگر یک سال اعلان کرد و صاحب مال پیدا نشد باید به آنچه در مسأله (2585) گفته شد عمل نماید.

 

مسأله 2589 ـ اگر انسان در بین سالی که اعلان میکند، از پیدا شدن صاحب مال ناامید شود باید ـ با اذن حاکم شرع بنا بر احتیاط واجب ـ آن را صدقه بدهد.

 

مسأله 2590 ـ اگر در بین سالی که اعلان میکند، مال از بین برود، چنانچه در نگهداری آن کوتاهی کرده، یا در آن تصرف کرده است، عوض آن را برای صاحبش ضامن است و باید اعلان را ادامه دهد، و اگر کوتاهی نکرده و تصرف هم ننموده است، چیزی بر او واجب نیست.

 

مسأله 2591 ـ اگر مالی را که نشانه دارد و قیمت آن به یک درهم میرسد در جایی پیدا کند که معلوم است به واسطه اعلان، صاحب آن پیدا نمیشود، باید از روز اوّل آن را از طرف صاحبش به فقراء ـ با اذن حاکم شرع بنا بر احتیاط واجب ـ صدقه بدهد، و نباید صبر نماید تا سال تمام شود.

 

مسأله 2592 ـ اگر چیزی را پیدا کند و به خیال اینکه مال خود اوست بردارد، بعد بفهمد مال خودش نبوده، احکامی که در مسائل گذشته گفته شد بر آن جاری است.

 

مسأله 2593 ـ چیزی را که پیدا کرده باید به‌طوری اعلان کند که اگر صاحب آن بشنود احتمال دهد که آن چیز مال اوست، و این امر به حسب اختلاف موارد فرق میکند، مثلاً گاهی همین‌قدر کافی است که بگوید: چیزی پیدا کرده‌ام، ولی در بعضی موارد باید جنس آن را نیز تعیین کند مثلاً بگوید: قطعه‌ای طلا پیدا کرده‌ام، و در بعضی موارد باید بعضی از خصوصیات را اضافه کند مثلاً بگوید: گوشواره‌ای طلا پیدا کرده‌ام، ولی در هر صورت باید تمام خصوصیات را نگوید تا متعین نشود، و باید در جایی اعلان کند که احتمال بدهد خبر به صاحبش میرسد.

 

مسأله 2594 ـ اگر کسی چیزی را پیدا کند و دیگری بگوید مال من است و نشانه‌های آن را بگوید، در صورتی باید به او بدهد که اطمینان داشته باشد مال اوست، و لازم نیست نشانه‌هایی را که بیشتر اوقات صاحب مال هم ملتفت آنها نیست بگوید.

 

مسأله 2595 ـ اگر قیمت چیزی که پیدا کرده است به یک درهم برسد، چنانچه اعلان نکند و در مسجد یا جای دیگری که محل اجتماع مردم است بگذارد و آن چیز از بین برود، یا دیگری آن را بردارد، کسی که آن را پیدا کرده ضامن است.

 

مسأله 2596 ـ هرگاه چیزی را پیدا کند که تا یک سال نمیماند، باید تا آخرین زمانی که باقی میماند ـ البته با حفظ تمام خصوصیاتی که در قیمتش دخالت دارند ـ آن را حفظ کند، و احتیاط واجب آن است که در طی این مدت او را اعلان کند، و چنانچه صاحبش پیدا نشد می‌تواند قیمت آن را معین کند و برای خود بردارد، و می‌تواند بفروشد و پولش را نگهدارد، و در هر دو صورت باید اعلان را ادامه دهد، و اگر صاحبش پیدا شد قیمت آن را به او بدهد، و اگر تا یک سال صاحبش پیدا نشد باید به آنچه در مسأله (2585) گفته شد عمل نماید.





نماز مؤدبانه - نکتههای ناب استاد پناهیان

شرط این‌که نماز به آدم ادب بده اینه که آدم بپذیرتش - جهاد با نفس.

شرط این که نماز به آدم ادب بده اینه که آدم بپذیرتش. حال نداشتی بلند شو وایسا محکم نمازتو بخون. دیدی وضو رو داری تند تند می گیری؛ بگو صبر کن.آرام وضوتو بگیر. از اول با خودت لج کن. این رو بهش میگن جهاد با نفس. جهاد با نفس برای عبادت مثل نماز چقدر شیرین خواهد بود. جهاد با نفس نمی کنه برای نماز؛ با خودش در نمی افته؛ کلنجار نمیره؛ اونوقت می گه خدا امام زمان ما رو به ما برگردون! خوب "آقا" که بیاد تو باید بری جهاد. تو دو دقیقه وقت برای خدا برای نماز نمیدی؛ می خوای بری پای رکاب حضرت جون بدی برای خدا؟!

 

تا من و تو وقت ندیم برای نماز معلوم نیست آقامون بیاد.

 کسی که نماز خود را سبک شمارد به شفاعت من نمی رسد

رسول خدا

کسی که نماز خود را سبک شمارد به شفاعت من نمی رسد رسول خدا

البته آدم آقا رو ببینه انقد آدم میشه که هم جون می‌ده و هم وقت می‌ده برای نماز. ولی تا من و تو وقت ندیم برای نماز، -وقت دادن برای نماز عین جون دادنه؟- تا من و تو وقت ندیم برای نماز معلوم نیست آقامون بیاد. آقا منتظر نیست هم? اهل عالم خوب شوند. فرمود شیعیان من گناه نکنند من زودتر میام. شما خوب بشید. آقا که منتظر نیستند اهل عالم خوب بشوند.

 

نماز مؤدبانه تو را به بصیرت می رساند.

 کسی که نماز را اول وقت بخواند و به مقامات عالیه نرسد مرا لعن کند

آیت الحق سید علی آقای قاضی طباطبایی

کسی که نماز را اول وقت بخواند و به مقامات عالیه نرسد مرا لعن کند آیت الحق سید علی آقای قاضی طباطبایی

 نماز مؤدبانه تورو تکبرتو مقابل خدا خورد می‌کند. و کبریایی خدارو به تلقین می‌کند. و کبریای خدا رو به تو تحمیل می‌کند. و سای? زیبا و پرنور عظمت الهی رو بر قلب شما مسلط خواهد کرد. عظمت خدا که آمد پاکی و طهارت درون می‌آید. عشق خدا می‌آید. معرفت به خدا می‌آید. و دنیا همه‌چیزش برا آدم عوض می‌شه. اگر دیدی هزارتا دیوار جلوی چشمت هست؛ اونور دیوارها رو دیدی تعجب نکن! کسی که به بصیرت رسید؛ دنیا برایش حجاب نخواهد بود.

 

 

برای مطالعه ی ادامه مطلب کلیک کنید


فضیلت و اعمال ماه ربیع الثانی

وارد ماه ربیع الثانی (ربیع الآخر) شده ایم مهمترین واقعه در این ماه ولادت با سعادت امام حسن عسکری علیه السّلام پدر بزرگوار حضرت بقیه الله عجّل الله تعالی فرجه الشّریف می باشد.

 

1- دو خصوصیت در روز ولادت امام : هر چند برای روز ولادت امام یازدهم علیه السّلام حقّ مخصوصی به خود آن حضرت علیه السّلام می باشد، این روز را خصوصیت دیگری است از این جهت که آن بزرگوار، پدر بزرگوار امام ما ارواحنا و ارواح العالمین فداه می باشد...

 

روزه : مستحب است به شکرانه ی این نعمت عظمی روزه بدارد. (مفاتیح الجنان . فصل دهم . در اعمال ماه ربیع الثّانی )

 

2- خصوصیت امام حسن عسکری علیه السّلام در بر آمدن حوائج : برای صاحب ولادت یعنی امام حسن عسکری علیه السّلام خصوصیتی در بر آمدن حوائج اخروی می باشد. چه ائمّه ی معصومین علیهم السّلام هر چند که هر یک از آنها در تمامی حوائج بندگان خدا وسیله اند ولی هر یک از آنها را خصوصیتی برای پاره ای از حوائج بالأخص می باشد؛ چنان که دعای توسّل گواه این مدّعا است. خصوصیت این امام همام توسل جهت رفع حوایج اخروی می باشد. (المراقبات . ص 89 و90 ).

 

 

 

خصوصیت هر یک از معصومین علیهم السّلام در بر آمدن حوائج :

1- چنان که رسول خدا صلّی الله علیه و آله و سلّم و دختر گرامی او علیها السّلام و دو سبط ارجمند او علیهما السّلام را خصوصیتی در حوائج متعلّقه به تحصیل طاعت و رضوان خدای جلّ جلاله

 

2- و برای امیرالم?منین علیه السّلام اختصاص در انتقام از دشمنان و کفایت شرّ ستمکاران

 

3- و برای امام سجّاد علیه السّلام در جور پادشاهان و وسوسه ی شیاطین

 

4- و برای امام باقر و{ امام} صادق علیهما السّلام در فریاد رسی بر امر آخرت

 

5- و برای امام کاظم علیه السّلام در ترس از ناخوشی ها و بیماری ها و دردها

 

6- و برای امام رضا علیه السّلام در نجات از هول و بیم سفرهای دریاها و صحراها و بیابان ها

 

7- و برای امام جواد علیه السّلام در وسعت زندگی و بی نیازی از مردم

 

8- و برای امام هادی علیه السّلام در قضاء مستحبّات و نیکی به برادران و کامل شدن طاعات

 

9- و برای امام عسکری علیه السّلام در اعانت بر امر آخرت

 

 

 

برای مطالعه ی ادامه مطلب کلیک کنید